هفت سین
یک روز سیب وسنبل هفت سین با هم دعوا می کردند.سنبل گفت:من لاغرم وقدم بلندتر است اما تو کوتاه و تپلی چاقی.سیب گفت:برو ببینم،تو را نمی شود خورد ولی من را می شود.سنبل داد زد من بوی بهتری دارم.سیب گفت:نخیرم من بوی بهتری از تو دارم.
آن قدر سروصدا کردند که سیر و سرکه بیدار شدند.سیر گفت:سیب راست می گوید.سرکه داد زد سنبل راست می گوید.وای دوباره دعوا شد.آن قدر سر و صدا کردند که سکه و سبزی را هم بیدارکردند.سبزه گفت:این که دعوا ندارد خوب معلوم است سرکه و سنبل راست می گویند.این بار سکه دادزد:نخیرم من طرفدار سیر و سیبم.
نه دیگر تحمل دعوا ندارم.صدا آن قدر بلند شد که سنجد دانا را از خواب بیدار کردند.سنجد گفت:این همه سرو صدا برای چیست؟سکه سیر تا پیاز تا خرما و انگور را تعریف کرد.سنجد گفت:دعوا نکنید.این دعوا ندارد.هر کس یک توانایی دارد.سنبل بوی خوبی دارد،سیب خوشمزه است.پس با هم دوست باشید.
اسفند 93
.: Weblog Themes By Pichak :.